sanie | ||
حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى شهریار [ شنبه 87/7/13 ] [ 7:37 عصر ] [ دلنوشته ]
توکل و رضا می خواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم. می خواستم در دریای فقرغوطه بخورم و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنم. می خواستم فریاد شوق و زمین وآسمان را با فداکاری و آسمان پایداری خود بلرزانم. می خواستم میزان حق و باطل باشم و دروغگویان ومصلحت طلبان و غرض ورزان را رسوا کنم. می خواستم آنچنان نمونه ای در برابر مردم به وجود آورم که هیچ حجتی برای چپ و راست نماند، طریق مستقیم روشن و صریح و معلوم باشد، و هر کسی در معرکه سرنوشت مورد امتحان سخت قرار بگیرد و راه فرار برای کسی نماند..." به نقل از www.sajed.ir [ دوشنبه 87/6/4 ] [ 11:59 صبح ] [ دلنوشته ]
این جمله که می گوید هر که عشق بکارد گریه درو کند تا حدودی جمله درستی است و با لعیان در جامعه مشاهده شده هست ولی کلیت این جمله درست نیست زیرا آن عشقی گریه در بر دارد که عشق الهی نباشد ویا به تعبیر دیگر عشق مجازی باشد اگر فردی عشق خود را نسبت به خدا ابراز دارد هیچ وقت گریه درو نخواهد کرد بلکه بر عکس هر چه او خواهد ومصلحت وی باشد درو خواهد کردچون اوست که اول وآخر رامیداد و مهربانتر از همه به ماست و دل که منشا عشق است نباید حرم غیر خدا قرار گیرد و هر چیزی که در طول عشق الهی نباشد نباید به داخل این حرم راه یابد پس باید مهر ومحبت وعشق وعلاقه خود رادر غیرجاده ی خدایی مصرف نکنیم که در غیر این صورت گریه درو کرده و آخر از کرده ی خویش پشیمانیم حال با تو گویم الهی: به کدامین نام تو را بخوانم به کدامین آبرو رو به درگاهت کنم به کدامین اشک از تو یاری جویم و به کدامین زبان گویم که شرمنده ام الهی وربی و مولای............ [ یکشنبه 87/3/5 ] [ 3:27 عصر ] [ دلنوشته ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |