sanie | ||
دیگر هوای خانه را باران نمی گیرد دنیای من در انزوا پایان نمی گیرد آب حیاتم دادی و من تازه فهمیدم حتی شعور شعر , بی تو جان نمی گیرد هر عارفی با دیدنت عقل از سرش رفته حافظ سلوک عشق را آسان نمی گیرد یک سلسله افتاده زیر پات , بعد از این حلاج دیگر شور در میدان نمی گیرد توی نگاهت صد هزاران حرف خوابیده جای سکوتت را غزلهامان نمی گیرد آدم به نامت سجده کرد ای عشق , می دانم قلبی که تسلیمت شود , شیطان نمی گیرد [ سه شنبه 91/9/21 ] [ 10:25 صبح ] [ دلنوشته ]
هر چند که انتخاب راه درست، برای همه آزاد است، اما به نظر می رسد که برخی عوامل سبب می شود که انسان، راه درست را گم کند و به سوی دوزخ و کفر بشتابد. تولد ناپاک از جمله این موارد است. بسته شدن نطفه ی انسان به صورت حلال، آنقدر مهم است که رسول خدا (ص) فرمود: «دوست ندارد ما را مگر شخص حلالزاده، و دشمنى نمى کند با ما جز آنکه ناپاک زاده باشد.» (1)انگار نطفه ای که سر آغازش با دریدن حدود خدا آغاز شود، مسیرش جز با لگدمال کردن طاعت او ادامه نخواهد یافت. [ شنبه 91/9/18 ] [ 10:48 صبح ] [ دلنوشته ]
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسیناز حریم کعبه جدش به اشکی شست دستمروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسینمیبرد در کربلا هفتادو دو ذبح عظیمپیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسینپیش رو راه دیار نیستی کافیش نیستاشگ و آه عالمی هم در قفا دارد حسینبسکه محملها رود منزل به منزل با شتابکس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسینرخت دیباج حرم چون گل بتاراجش برندتا بجائی که کفن از بوریا دارد حسنبردن اهل حرم دستور بود و سر غیبورنه این بی حرمتیها کی روا دارد حسینسروران پروانگان شمع رخسارش ولیچون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسینسر بقاچ زین نهاده راه پیمای عراقمینماید خود که عهدی باخدا دارد حسیناو وفای عهد را با سر کند سودا ولیخون بدل از کوفیان بی وفا دارد حسیندشمنانش بی امان و دوستانش بیوفابا کدامین سرکند ، مشکل دوتا دارد حسینسیرت آل علی با سرنوشت کربلاستهر زمان ازما ، یکی صورت نما دارد حسینآب خود با دشمنان تشنه قسمت میکندعزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسیندشمنش هم آب میبندد بروی اهل بیتداوری بین باچه قومی بی حیا دارد حسینبعد از اینش صحنهها و پردهها اشکست و خوندل تماشا کن چه رنگین پردهها دارد حسینساز عشق است و بدل هر زخم پیکان زخمهایگوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسیندست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوزبا دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسینشمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خداجای نفرین زیرلب دیدم دعا دارد حسیناشک خونین گو بیا بنشین بچشم شهریارکاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین [ شنبه 91/8/27 ] [ 11:43 صبح ] [ دلنوشته ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |